اسنوبیسم | بررسی عوامل و تأثیرات اسنوبیسم در روابط اجتماعی
همه ما در زندگی روزمره خود با اسنوبیسم درگیریم، حتی اگر اسم آن را نشنیده باشیم. این الگوی رفتاری میتواند در هر جنبهای از زندگی، از روابط عاطفی و دوستانه تا روابط کاری و اجتماعی به شدت به روابط ما آسیب برساند و باعث فاصلهگذاری و تضاد در این روابط شود.
در روابط عاطفی، بعضی از ما ممکن است به دنبال این باشیم که همیشه حق داشته باشیم و نظرات و احساسات دیگران را کنار بگذاریم.
در محیطهای کاری، ممکن است به دنبال این باشیم که خودمان را به عنوان بهترین و کاملترین شخص در تیم ببینیم و دیگران را کمتر ارزشمند بدانیم.
در این مقاله، به بررسی علل و عوامل ایجاد اسنوبیسم، تأثیرات آن بر روابط انسانی و اجتماعی، و راهکارهای ممکن برای کاهش اثرات منفی اسنوبیسم میپردازیم. در این مقاله به دنبال درک عمیقتری از این الگوی رفتاری هستیم و سعی میکنیم راهحلهایی برای ساختن جامعهای همدلتر و تعاملیتر پیدا کنیم.
فهرست مطالب:
- اسنوبیسم چیست؟
- تاریخچه و ریشه کلمه اسنوبیسم
- مفسران و منتقدان اسنوبیسم
- اسنوبیسم در شکلهای متفاوت ولی همزاد
- اسنوبیسم: راهی به سوی ارتباطات اجتماعی اشتباه
- اسنوبیسم: موجب تشدید تفاوتها یا ایجاد ارتباطات بهتر؟
- آیا همه ما اِسنوب هستیم؟
- اندکی توجیهِ اسنوبیسم
- منابع و مآخذ
1. اسنوبیسم چیست؟
اسنوبیسم به معنای خودویژه پنداری و ترس از دستدادن تمایز خود است و اسنوب کسی است که تلاش دارد خود را برجسته و ویژه بداند. افرادی که اسنوب هستند، معتقدند که آنها بهتر، بالاتر و برتر از دیگران هستند.
آنها ممکن است به خاطر ثروت، فرهنگ، تحصیلات یا ویژگیهای دیگری که آنها را از دیگران متمایز میکند، احساس برتری داشته باشند. این نگرش ممکن است باعث تحقیر و توهین به دیگران شود و ممکن است برای ایجاد فاصله و تمایز بین افراد از نظر اقتصادی یا فرهنگی استفاده شود.
اسنوبیسم نشانهای از نارضایتی از خود، ناامنی و نیاز به تأیید دیگران است. افراد اسنوب ممکن است تلاش کنند تا برتری خود را نشان دهند و در تعامل با دیگرانی که آنها را کمتر از خود میبینند، کمتر مشارکت کنند.
2.تاریخچه و ریشه کلمه اسنوبیسم
واژه اسنوبیسم (snobbery) برای اولین بار در دهه 1820 در انگلستان استفاده شد. این طور که نقل شده این کلمه به روالی بر میگردد که در بسیاری از کالجهای آکسفورد و کمبریج رایج بود. در این کالجها روی برگه امتحانی کنار اسم دانشجویان معمولی مینوشتند: sine nobilitate یا s.nob (یعنی غیراشرافی) برای اینکه این دانشجویان از همکلاسیهای اشرافیشان جدا باشند.
اوایل این واژه برای کسی استفاده میشد که جایگاه رفیع اجتماعی نداشت، ولی چیزی نگذشت که معنای جدیدی پیدا کرد که تقریبا به کلی با معنای قبلی در تضاد بود: کسی که از آدمهایی که جایگاه رفیع اجتماعی ندارند خوشش نمیآید.
معلوم بود کسانی که از این واژه استفاده میکردند آن را به عنوان واژهای تحقیرآمیز برای توصیف برتری خود نسبت به کسی به کار میبردند که جایگاهش از نظر آنها تاسفآور بود و سزاوار تمسخر. از آن موقع به بعد دیگر تقریبا هر کسی آشکارا بین آدمها تبعیض اجتماعی یا فرهنگی قائل شود اسنوب نامیده میشود.
3. مفسران و منتقدان اسنوبیسم
یکی از نخستین مفسران اسنوبیسم ویلیام تَکِری (William Makepeace Thackeray) روزنامهنگار، رماننویس و طنزپرداز انگلیسی قرن نوزدهم بود.
تَکِری در “کتاب اسنوبها” (THE BOOK OF SNOBS) میکوشد برای واژه اسنوبیسم تعریفی دقیق و مصادیقی مشخص بیابد. از نظر او اسنوبیسم تا حد زیادی تلاشی است آگاهانه برای دستیابی به موقعیت یا چیزی، نه صرفا پیروی از آداب و رسوم درست یا نادرست. ویلیام تَکِری معتقد بود توجه وسواسگونه انگلیسیها به جایگاه رفیع اجتماعی و اشرافیت میتوانست به روزنامههای کشور برگردد که هر روز پیامهایی درباره پرستیژ افراد اسم و رسمدار و مشهور به خورد مردم می دادند و تلویحا به پیش پاافتادگی مردم عادی و بی اسم و رسم اشاره میکردند.
شاخصترین اسباب نگرانی او بخش ( شرححال روزانه خانوادههای اشرافی) روزنامهها بود که مهمانیها، تعطیلات، تولدها و مرگومیرهای (جماعت ردهبالا) را پوشش میداد.
او در پایان “کتاب اسنوبها” (THE BOOK OF SNOBS) اینگونه نتیجهگیری میکند:
شمایی که از همسایهتان بیزارید اسنوب هستید. شما که دوستان خودتان را فراموش میکنید تا با دنائت دنبال آدمهایی بالاتر از خوتان بیفتید اسنوب هستید.
شما که از فقر خویش شرمندهاید و وقتی اسمتان را میآورند سرخ میشوید اسنوب هستید. و همین طور شما که به اصل و نَسَبِ خویش مینازید یا به ثروتتان فخر میکنید.
دفترچه خاطرات و فراموشی و مقالات دیگر | محمد قائد
گرچه رشتهمقالههای تکری در باب اسنوبیسم در زمان انتشار خوانندگان بسیاری یافت و او را به شهرت رساند، خود او بعدها چنان از این نوشتههای خود بیزار شد که گفت تحمل خواندن حتی یک کلمهاش را ندارد.
4. اِسنوبیسم در شکلهای متفاوت ولی همزاد
اسنوبیسم مفهوم تودرتویی است که ممکن است حاوی صفاتی متضاد باشد. تجملگرایی و اصرار به درویشنمایی، صفاتی جداگانه اند، اما هر کدام از آنها میتوان اسنوبیسم، یا اسنوبیسم در دو شکل متفاوت ولی همزاد تعبیر کرد.
آیا برای اینکه اسنوب نباشیم باید با افرادی از طبقه پایینتر اجتماع معاشرت کنیم و به آنها احترام بگذاریم؟
اشتیاق بیحد به معاشرت با اشخاص ثروتمند یا مشهور ممکن است به همان اندازه اسنوبیستی باشد که اصرار در دمخور شدن با آدمهایی از طبقات پایین، ظاهرا با این توجیه که پایین دستیها و گمنامها انسانترند، اما در واقع به این دلیل که فرد در معاشرت با پایین دستیها میتواند احساس کند از معاشرانش بالاتر است.
5. اسنوبیسم: راهی به سوی ارتباطات اجتماعی اشتباه
کلوزآپ (close-up) یا نمای نزدیک، فیلمی ایرانی ساخته عباس کیارستمی، محصول سال ۱۳۶۸ است. (بر اساس واقعیت)
جوانی به اسم حسین سبزیان که به محسن مخملباف (فیلمساز) شباهت دارد خود را به جای او معرفی میکند و به قصد ساختن فیلمی با یک خانواده آشنا میشود. پدر خانواده که در هویت جوان تردید میکند، با پیگیری موضوع متوجه واقعیت میشود. جوان را به اتهام جعل هویت دستگیر میکنند و روانه داداگاه میسازند.
«کلوزآپ» در ظاهر در مورد مردی به نام حسین سبزیان است که به واسطه عشق جنونآمیز به سینما، یک بازی سینمایی را بهراه انداخته و بخاطر شباهت ظاهری به یک فیلمساز مشهور، خود را جای او جا میزند. اما میتوان آن را اثری در مورد تمام کسانی دانست که برای پیشرفت در جامعه یا پذیرفتهشدن و مورد احترام قرار گرفتن از سوی دیگران، نقاب به چهره میزنند.
6. اسنوبیسم: موجب تشدید تفاوتها یا ایجاد ارتباطات بهتر؟
برای یک اسنوب زمینه خطرناکی است که مدام باید مواظب باشد پایش را کجا میگذارد، باد از کدام سو میوزد، انتخاب کند که با کدام یک از قافلههای فرضی یا واقعی همراه شود. اسنوبها در طول تاریخ برای افراد برجسته گوناگونی خود شیرینی کردهاند – سربازها (اسپارتا،400 قبل از میلاد)، اسقفها (رم، 1500)، شاعران (وایمار، 1815)، کشاورزان (چین،1967) – چرا که علاقه اصلی یک اسنوب قدرت است و همین طور که قدرت دست به دست میچرخد طبیعتا ابژههای مورد تحسین و تمجید آنها هم بلافاصله تغیر میکند.
اسنوب وقتش را برای پرسیدن مقصد قطار تلف نمیکند؛ همین قدر که به او بگویند چند آدم سرشناس در کوپه درجه یک سوارند، بی معطلی سوار میشود. سفر کردن با آدمهای مهم، تماشای برنامهای که اصلا جالب نیست در چند متری شخصیتهای سرشناس در سالنی پر از جمعیت، خود به خود فرصت و موقعیت است و فرصت و موقعیت را نباید از دست داد.
7. آیا همه ما اِسنوب هستیم؟
همه گاهی تا حدی اسنوب هستند. ویلیام تَکِری در کتاب اسنوبها اینگونه توضیح می دهد:
“بعضی اسنوبها نسبی و برخی مطلقاند. منظورم از مطلق این است که چنین اشخاصی در همه جا، در همه مجامع، از صبح تا شب و از شباب تا لبگور، اسنوبیسم فطرتا در آنها به ودیعه نهاده شده، و دیگران کسانیاند که تنها در بعضی شرایط و روابط اسنوبند.”
دفترچه خاطرات و فراموشی و مقالات دیگر | محمد قائد
اسنوب شدن و اسنوب ماندن بستگی دارد به مداومت این روحیه و طرز تلقی در شخص.
مثلا گرسنگی انسان با مقدار معینی غذا برطرف میشود و بهای گرانقیمتترین ظروف هم حدی دارد. بنابراین، هزینههای بعدی غذا ممکن است برای نشستن در رستورانی پر خرج صرف شود. گرفتاری از آنجا آغاز میشود که وقتی میل داریم به خوردن غذایی پُرخرجتر بپردازیم و سعی کنیم خودمان را متقاعد کنیم که این غذا الزاما و واقعا بهتر هم هست.
8. اندکی توجیهِ اسنوبیسم
تلاش برای اینکه به تدریج به آدمهای اسنوب تبدیل نشویم کافی نیست، چون وقتی وقیحانه به ما بیاعتنایی میشود تقریبا به طور طبیعی عطشمان برای جلب توجه آدمهایی که به ما بیاعتنایی میکنند بیشتر میشود.
اسنوبیسم عدهای آدم برجسته میتواند مردم را به سمت تمایلاتی اجتماعی سوق دهد که شاید قبلا هیچ میلی به آنها نداشتند ولی حالا تنها راه آشکار برای دوست داشته شدن و مورد توجه بودن است.
ممکن است وسوسه شویم کسانی را که به شدت در طلب و آرزوی منزلت اجتماعی هستند مسخره کنیم: کسانی که با گفتن اسم آدمهای معروف پز میدهند، کسانی که شیر دستشوییشان از طلاست. قبل از مسخره کردن هر کسی که چنین چیزی خریده، شاید منصفانهتر این باشد که به بافت گستردهتری فکر کنیم که در آن این نوع شیرآلات ساخته و استفاده شده است.
به جای تمسخر خریداران این محصول، شاید باید جامعهای را که این نوع افراد در آن زندگی میکردهاند مقصر بدانیم که شرایطی ایجاد کرده که خرید شیرآلاتی از جنس طلا برای روح روان مردمش ضروری و پر مزیت به نظر می رسیده، جامعهای که در آن احترام منوط به نمایش اشیای پر زرق و برق بوده.
به جای اینکه تاریخ تجمل را داستانی راجع به طمع قلمداد کنیم درستتر است که آن را مدرک ترومای عاطفی بدانیم. این میراث کسانی است که تحت فشار تحقیر دیگران احساس کردهاند باید چیزی به خود عریانشان اضافه کنند تا نشان دهند که آنها هم دلیلی برای دوست داشته شدن دارند.
9. منابع و مآخذ
- کتاب دفترچه خاطرات و فراموشی/ محمد قائد/ انتشارات طرح نو
- کتاب اضطراب منزلت/ آلن دوباتن/ انتشارات چترنگ
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.