مدرسه زدایی از جامعه

مدرسه‌ زدایی چیست؟ | راهنمای جامع مدرسه‌‌زدایی

در این مقاله قرار نیست بگوییم مدرسه بد است یا اینکه آموزش غیررسمی بهترین راه آموزش است؛ بلکه از تلقی‌شدن فرایند “دانستن” به‌مانند کالایی برای خریدوفروش، ابزاری برای تجارتِ دانش و بهانه‌ای برای فخرفروشی بیزاریم. در این مقاله ضمن شناخت چالش‌هایی که مدرسه‌زدایی می‌تواند داشته باشد، پتانسیل‌های آن را برای ایجاد تحول در نظام آموزشی، مورد بررسی قرار خواهیم داد.

آنچه در این مقاله می‌خوانیم:

  1. مدرسه‌زدایی چه‌چیزهایی نیست؟
  2. مدرسه‌زدایی چیست؟
  3. تاریخچه‌ی مدرسه‌زدایی
  4. اصول و مبانی نظری مدرسه‌زدایی
  5. دلایل و ضرورت مدرسه‌زدایی
  6. مزایا و فرصت‌های مدرسه‌زدایی
  7. چالش‌ها و انتقادات وارد بر مدرسه‌زدایی
  8. تجربیات موفق مدرسه‌زدایی در جهان
  9. آینده‌ی آموزش در پرتو مدرسه‌زدایی
  10. نتیجه‌گیری و جمع‌بندی
  11. خرید کتاب مدرسه زدایی از جامعه
  12. خلاصه کتاب مدرسه زدایی از جامعه
  13. منابعی که استفاده کردم

1- مدرسه‌زدایی چه‌چیزهایی نیست؟

 قبل‌از اینکه بخواهیم در مورد مدرسه‌زدایی حرف بزنیم و بدانیم مدرسه‌زدایی چیست، لازم است بدانیم اصلا چه‌چیزهایی نیست؟

مدرسه‌زدایی این نیست که:

● باید همه‌ی مدارس تخریب شوند، کار معلمان هیچ ارزشی ندارد و از فردا هیچ‌کس نباید به مدرسه برود.

● اهمیت سواد و دانش نفی شود و فعایت‌های تفریحی جایگزین تمام فعالیت‌های آموزشی شود.

و مهم‌تر از همه:

●مدرسه‌زدایی قرار نیست به‌عنوان راه‌حلی جامع، برای تمامی مشکلات آموزشی در نظر گرفته شود.

کمیک 1 مدرسه‌زدایی

2- مدرسه‌ زدایی چیست؟

به زبان ساده، مدرسه‌زدایی یعنی خارج‌کردن آموزش از انحصار نهادهای‌ رسمی مثل مدارس و دانشگاه‌ها، و گسترش آن به تمام جنبه‌های زندگی‌ست. طرفداران این ایده معتقدند که یادگیری باید آزاد، داوطلبانه و متناسب با نیازها و علایق هر فرد باشد.

3- تاریخچه‌ی مدرسه‌زدایی

تاریخچه 1

گرچه واژه‌‌ی “مدرسه‌زدایی”  در دهه 1970 مطرح شد، اما ریشه‌های این تفکر را می‌توان در آثار فیلسوفان و متفکران پیشین، همچون  ژان ژاک روسو، فیلسوف فرانسوی قرن هجدهم  و جان دیویی،  فیلسوف و روانشناس آمریکایی نیز یافت.

اما این ایوان ایلیچ بود که با انتشار کتاب “مدرسه‌ زدایی از جامعه” در سال 1971، این مفهوم را به‌شکلی جامع مطرح کرد. او استدلال می‌کرد که مدارس، به‌جای آموزش، بیشتر به ابزاری برای کنترل اجتماعی تبدیل شده‌اند.

در ایران نیز صمد بهرنگی و عبدالحسین وهاب‌زاده دو چهره تاثیر‌گذار در عرصه‌ی آموزش هستند که نگاه انتقادی به سیستم  آموزش رایج داشتند:

صمد بهرنگی در کتاب “کندو کاوی در تعلیم و تربیت ایران” به نقد نظام آموزش‌وپرورش ایران پرداخت و به ناکارآمدی و تبعیض‌های موجود در آن اشاره کرد. او ایرادات زیادی را به این نظام وارد کرد. مهم‌ترین نکاتی که او به‌درستی به آن‌ها اشاره کرده، عبارتند از:فدرالیسم آموزشی، برابری آموزشی، تربیت انتقادی و رویکرد انسان‌گرا.

عبدالحسین وهاب‌زاده نیز بنیان‌گذار ایده مدرسه طبیعت در ایران است، ایده‌ای که در بسیاری از کشورهای جهان به اجرا درآمده است. این طرح نتیجه سال‌ها تدریس و تجربه‌های اوست و در تلاش است تا ایده مدرسه طبیعت را در سراسر ایران ترویج دهد. تاکنون بیش از ۷۰ مدرسه طبیعت در نقاط مختلف ایران راه‌اندازی شده‌اند، اما در مرداد ۱۳۹۸، دستور تعطیلی این مدارس صادر شد.

بهرنگی و وهاب زاده

4- اصول و مبانی نظری مدرسه‌ زدایی

مدرسه‌ زدایی از دیدگاه ایوان ایلیچ، بر پنج اصل اساسی استوار است:

1. یادگیری مادام‌العمر:

این رویکرد بر این باور است که یادگیری نباید محدود به سال‌های خاصی از زندگی یا مکان‌های مشخصی مانند مدرسه باشد. بلکه باید به‌عنوان فرآیندی مستمر و همیشگی در نظر گرفته شود.

2. خودمختاری یادگیرنده:

مدرسه‌ زدایی بر اهمیت دادن به استقلال و خودمختاری فرد در فرآیند یادگیری تأکید دارد. این به‌معنای آن است که یادگیرنده باید بتواند موضوعات موردِعلاقه خود را انتخاب کرده و سرعت و شیوه یادگیری خود را تعیین کند.

3. یادگیری در بستر واقعی زندگی:

به‌جای یادگیری انتزاعی در محیط مصنوعی کلاس درس، این رویکرد بر اهمیت یادگیری در محیط‌های واقعی و کاربردی تأکید دارد.

4. تنوع منابع یادگیری:

مدرسه‌ زدایی معتقد است که یادگیری نباید محدود به کتاب‌های درسی و معلمان رسمی باشد. بلکه باید از منابع متنوعی مانند تجربیات زندگی، تعاملات اجتماعی، رسانه‌ها و تکنولوژی بهره گرفت.

5. برابری آموزشی:

این جنبش به‌دنبال از بین بردن نابرابری‌های موجود در سیستم آموزشی سنتی است و معتقد است که همه افراد، فارغ از پیشینه اجتماعی و اقتصادی، باید فرصت‌های یکسانی برای یادگیری داشته باشند.

دلایل و فرصت‌ها2

5- دلایل و ضرورت مدرسه‌ زدایی

نظام آموزشی فعلی ما در دنیای پرشتاب و متغیر امروز، کارایی خود را تا حد زیادی از دست داده است. در این راستا، مدرسه‌ زدایی از جامعه به‌عنوان یک رویکرد نوین در آموزش مطرح شده است. بیایید دلایل و ضرورت این جنبش را با جزئیات بیشتری بررسی کنیم:

عدم انطباق با نیازهای فردی:

نظام آموزشی فعلی، رویکردی یکسان برای همه دارد و تفاوت‌های فردی در سبک‌های یادگیری را نادیده می‌گیرد. برای مثال، دانش‌آموزی که در یادگیری بصری قوی است، ممکن است در کلاسی که عمدتاً بر آموزش شفاهی تکیه دارد، عملکرد ضعیفی داشته باشد.

تأکید بیش از حد بر حفظیات:

به‌جای پرورش تفکر انتقادی و خلاقیت، نظام فعلی بر حفظ اطلاعات تمرکز می‌کند. دانش‌آموزان اغلب مجبورند حجم زیادی از اطلاعات را برای امتحانات حفظ کنند، بدون اینکه فرصت کافی برای درک عمیق مفاهیم یا کاربرد آنها در زندگی واقعی داشته باشند.

عدم ارتباط با دنیای واقعی:

بسیاری از مطالب آموخته‌شده در مدارس، کاربرد عملی در زندگی روزمره ندارند. برای مثال، دانش‌آموزان ممکن است ساعت‌ها صرف یادگیری معادلات پیچیده ریاضی کنند، اما ندانند چگونه مالیات خود را محاسبه کنند یا بودجه‌بندی شخصی انجام دهند.

استرس و فشار روانی:

رقابت مداوم و ارزیابی‌های مکرر، باعث ایجاد استرس و اضطراب در دانش‌آموزان می‌شود. فشار برای کسب نمرات بالا و رتبه‌بندی دانش‌آموزان می‌تواند منجر به مشکلات روانی جدی شود.

عدم آمادگی برای بازار کار آینده:

مهارت‌های آموخته‌شده در مدارس، اغلب با نیازهای بازار کار در حال تغییر،  همخوانی ندارند. درحالی‌که دنیای کار به‌سرعت در حال تغییر است. بسیاری از مدارس هنوز بر اساس الگوهای قدیمی عمل می‌کنند.

6- مزایا و فرصت‌های مدرسه‌ زدایی

مزایا

مدرسه‌ زدایی از جامعه، به‌عنوان یک رویکرد نوین در آموزش، مزایا و فرصت‌های متعددی را برای دانش‌آموزان، خانواده‌ها و جامعه فراهم می‌کند. این رویکرد با هدف ایجاد یک محیط یادگیری انعطاف‌پذیر و متناسب با نیازهای فردی، مزایای زیر را ارائه می‌دهد:

یادگیری شخصی‌سازی شده:

مدرسه‌ زدایی امکان تطبیق آموزش با نیازها، علایق و سرعت یادگیری هر فرد را فراهم می‌کند. برای مثال، دانش‌آموزی که به تاریخ علاقه‌مند است، می‌تواند زمان بیشتری را صرف مطالعه این موضوع کند، درحالی‌که دانش‌آموز دیگری ممکن است تمرکز بیشتری بر فلسفه داشته باشد. این انعطاف‌پذیری باعث افزایش انگیزه و اشتیاق به یادگیری می‌شود.

تقویت مهارت‌های زندگی واقعی:

مدرسه‌ زدایی بر آموزش مهارت‌های کاربردی و مرتبط با زندگی روزمره تأکید دارد. این می‌تواند شامل مدیریت مالی شخصی، مهارت‌های ارتباطی، کارآفرینی و مهارت‌های فنی باشد. برای مثال، دانش‌آموزان می‌توانند در پروژه‌های اجتماعی یا کسب‌وکارهای کوچک مشارکت کنند و مهارت‌های عملی کسب کنند.

تقویت روابط خانوادگی:

مدرسه‌ زدایی اغلب مشارکت بیشتر والدین در فرآیند یادگیری را به‌همراه دارد. این می‌تواند منجر به تقویت روابط خانوادگی و درک بهتر والدین از نیازها و علایق فرزندانشان شود. خانواده‌ها می‌توانند با هم یاد بگیرند و تجربیات مشترک یادگیری داشته باشند.

انعطاف‌پذیری زمانی و مکانی:

مدرسه‌ زدایی امکان یادگیری در هر زمان و مکانی را فراهم می‌کند. این انعطاف‌پذیری می‌تواند به‌ویژه برای خانواده‌هایی که سبک زندگی غیرمعمول دارند یا در مناطق دورافتاده زندگی می‌کنند، مفید باشد.

آمادگی بهتر برای دنیای کار آینده:

با تأکید بر مهارت‌های نرم مانند تفکر انتقادی، حل مسئله، خلاقیت و انعطاف‌پذیری، مدرسه‌زدایی دانش‌آموزان را برای مشاغل آینده که هنوز وجود ندارند، بهتر آماده می‌کند (چطور میشه برای مشاغلی که هنوز وجود ندارن آماده شد؟ جواب‌ش رو در بخش “آینده‌ی آموزش در پرتو مدرسه‌زدایی” پیدا می‌کنید.). این رویکرد به‌جای تمرکز صرف بر محتوای آکادمیک، بر توسعه مهارت‌هایی تأکید دارد که در هر شغل و موقعیتی کاربرد دارند.

7- چالش‌ها و انتقادات وارد بر مدرسه‌ زدایی

دلایل و فرصت ها

مدرسه‌زدایی از جامعه، با وجود مزایای بالقوه‌ای که در فراهم کردن آزادی‌های آموزشی و توسعه فردی ارائه می‌دهد، با چالش‌ها و انتقادات جدی نیز مواجه است. برخی منتقدان بر این باورند که حذف نظام آموزشی رسمی ممکن است به نابرابری‌های آموزشی و اجتماعی دامن بزند. در ادامه این موارد را بیشتر بررسی خواهیم کرد:

کیفیت و استانداردسازی آموزش:

نگرانی درباره عدم وجود استانداردهای یکسان و نظارت بر کیفیت آموزش وجود دارد. ممکن است برخی دانش‌آموزان در برخی زمینه‌های ضروری آموزش کافی نبینند.

فشار بر والدین:

در سیستم مدرسه‌ زدایی والدین نقش مهم‌تری دارند، این می‌تواند فشار زیادی بر والدین وارد کند، به‌ویژه آنهایی که شاغل هستند یا تخصص لازم برای آموزش را ندارند. این می‌تواند به استرس و فشار روانی بر خانواده‌ها منجر شود.

چالش‌های قانونی و نظارتی:

تعیین و اجرای قوانین و مقررات برای سیستم آموزشی غیرمتمرکز می‌تواند پیچیده باشد. نگرانی‌هایی درباره چگونگی اعتبارسنجی و ارزیابی دستاوردهای تحصیلی وجود دارد.

چالش‌های اقتصادی:

تغییر به سمت مدرسه‌زدایی می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر اقتصاد داشته باشد، از جمله بر مشاغل مرتبط با آموزش سنتی.

مسئولیت و نظارت:

چالش‌هایی در زمینه نظارت بر پیشرفت تحصیلی و اطمینان از یادگیری مؤثر وجود دارد. مشخص نیست چه کسی مسئولیت نهایی آموزش را بر عهده دارد و چگونه می‌توان از کیفیت آن اطمینان حاصل کرد.

کمبود منابع و زیرساخت‌ها:

همه جوامع ممکن است منابع و زیرساخت‌های لازم برای حمایت از یادگیری خودمحور را نداشته باشند. دسترسی نابرابر به اینترنت و فناوری می‌تواند مشکل‌ساز باشد.

8- تجربیات موفق مدرسه‌ زدایی در جهان

تجربیات موفق

گرچه اجرای کامل ایده مدرسه‌زدایی در مقیاس وسیع هنوز اتفاق نیفتاده است، اما نمونه‌های موفقی از رویکردهای مشابه و الهام‌گرفته‌از این فلسفه وجود دارد:

1. مدارس دموکراتیک:

این مدارس که بر اساس اصول دموکراسی مستقیم اداره می‌شوند، به دانش‌آموزان اجازه می‌دهند تا در تصمیم‌گیری‌های مربوط به یادگیری خود مشارکت داشته باشند. مدرسه سادبری ولی در ماساچوست آمریکا یکی از نمونه‌های موفق این رویکرد است.

2. یادگیری تجربی:

برنامه‌هایی مانند “سیتی ای یر” در انگلستان، به دانش‌آموزان امکان می‌دهد تا یک سال را خارج از محیط مدرسه و در جامعه به یادگیری بپردازند.

3. آموزش در خانه:

این روش که در بسیاری از کشورها رو به افزایش است، به والدین اجازه می‌دهد تا آموزش فرزندان خود را بر عهده بگیرند. این رویکرد انعطاف‌پذیری زیادی را در برنامه درسی و شیوه‌های یادگیری فراهم می‌کند.

4. مدارس والدورف:

این مدارس که بر اساس فلسفه آموزشی رودولف اشتاینر شکل گرفته‌اند، بر یادگیری هنرمحور  و تجربی تأکید دارند و به رشد همه‌جانبه کودک توجه می‌کنند.

5. پلتفرم‌های آموزش آنلاین:

سایت‌هایی مانند خان آکادمی یا کورسرا، امکان دسترسی رایگان به منابع آموزشی متنوع را فراهم می‌کنند و به نوعی ایده مدرسه‌ زدایی را در فضای دیجیتال پیاده می‌کنند.

6. جنبش میکر:

این جنبش که بر یادگیری از طریق ساخت و خلق تأکید دارد، فضاهایی را برای یادگیری عملی و خلاقانه فراهم می‌کند.

9- آینده‌ی آموزش در پرتو مدرسه‌ زدایی

آینده آموزش

مدرسه‌ زدایی می‌تواند آینده‌ی آموزش را به شکل‌های مختلفی تغییر دهد. این رویکرد می‌تواند به فردی‌سازی فرآیند یادگیری کمک کند و به هر دانش‌آموز این امکان را بدهد که بر اساس علایق و نیازهای خود، مسیر آموزشی خاصی را دنبال کند. همچنین، با افزایش استفاده از فناوری‌های نوین و منابع آنلاین، یادگیری می‌تواند به شکلی انعطاف‌پذیرتر و دسترس‌پذیرتر برای همه افراد تبدیل شود.

محو مرزهای سِنی در آموزش:

با حذف ساختار سنتی کلاس‌ها، دانش‌آموزان می‌توانند با افراد هم‌سطح خود در هر سنی همکاری کنند. این امر می‌تواند به یادگیری بین‌نسلی و تبادل تجربیات منجر شود.

یادگیری مبتنی بر پروژه و مسئله‌محور:

به‌جای آموزش مبتنی بر حفظیات، دانش‌آموزان بیشتر درگیر پروژه‌های واقعی و حل مسائل جهان واقعی می‌شوند. این رویکرد مهارت‌های تفکر انتقادی و خلاقیت را تقویت می‌کند.

شخصی‌سازی کامل آموزش:

هر دانش‌آموز می‌تواند برنامه‌ی آموزشی کاملاً منحصربه‌فردی داشته باشد که با علایق، استعدادها و سرعت یادگیری او متناسب است. هوش مصنوعی می‌تواند در طراحی این برنامه‌های شخصی‌سازی شده کمک کند.

گسترش یادگیری مجازی و ترکیبی:

فناوری‌های واقعیت مجازی و افزوده می‌توانند تجربیات یادگیری غنی و تعاملی را فراهم کنند. دانش‌آموزان می‌توانند در کلاس‌های مجازی با استادان و همکلاسی‌های خود از سراسر جهان تعامل داشته باشند.

تأکید بر مهارت‌های نرم و هوش هیجانی:

باتوجه‌به اهمیت روزافزون مهارت‌های ارتباطی، همکاری و انعطاف‌پذیری در دنیای کار، آموزش این مهارت‌ها در کنار دانش تخصصی اهمیت بیشتری می‌یابد.

افزایش اهمیت سواد دیجیتال و داده:

باتوجه‌به نقش فزاینده فناوری و داده در زندگی روزمره، آموزش مهارت‌های دیجیتالی و تحلیل داده از سنین پایین اهمیت بیشتری می‌یابد.

کمیک شماره 2

10- نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

مدرسه‌زدایی ایده‌ای چالش‌برانگیز اما مهم است که می‌تواند آینده‌ی آموزش را متحول کند. این مفهوم با هدف ایجاد فرصت‌های یادگیری آزاد، منعطف و متناسب با نیازهای فردی مطرح شده است. گرچه مزایای بالقوه‌ی زیادی دارد، اما با چالش‌های جدی نیز روبروست.

به نظر می‌رسد راه حل ایده‌آل، نه حذف کامل سیستم آموزشی موجود، بلکه ترکیب هوشمندانه‌ی عناصر مثبت مدرسه‌زدایی با ساختارهای موجود است. این می‌تواند به ایجاد سیستمی منجر شود که هم از مزایای آموزش ساختاریافته بهره می‌برد و هم فضا را برای خلاقیت، انعطاف و یادگیری فردی باز می‌گذارد.

در نهایت، هدف اصلی باید ایجاد جامعه‌ای باشد که در آن یادگیری نه یک وظیفه، بلکه بخشی طبیعی و لذت‌بخش از زندگی است. مدرسه‌ زدایی، با تمام چالش‌هایش، ما را به تفکر درباره‌ی این هدف و راه‌های رسیدن به آن وا می‌دارد.

11- خرید کتاب مدرسه ‌زدایی از جامعه

اگر مایلید مدرسه‌ زدایی را بیشتر بشناسید، خرید کتاب مدرسه زدایی از جامعه می‌تواند راهنمای شما در این مسیر باشد. از این کتاب دو نسخه موجود است، یک نسخه از انتشارات رشد، ترجمه الهه ضرغام و نسخه دیگر از انتشارات گیشا، ترجمه دکتر داور شیخاوندی عزیز. نسخه انتشارات گیشا به‌دلیل اصرار مترجم بر مغلق‌نویسی پیشنهاد نمی‌شود. برای خرید کتاب مدرسه زدایی از جامعه از نشر رشد بر روی لینک زیر کلیک کنید.

12- خلاصه کتاب مدرسه زدایی از جامعه

اگر دسترسی و خرید کتاب در حال حاضر برایتان مقدور نیست، پیشنهاد می‌کنم خلاصه کتاب مدرسه زدایی ایوان ایلیچ را بخوانید. اما توجه داشته باشید که خواندن خلاصه کتاب، هیچ‌گاه جای خواندن خود کتاب را نمی‌گیرد؛ چون شما در خلاصه کتاب بیشتر با نظر و دیدگاه نویسنده خلاصه کتاب آشنا خواهید شد تا نویسنده خودِ کتاب. برای دسترسی به فایل pdf خلاصه کتاب مدرسه‌ زدایی روی لینک زیر کلیک کنید.

13- منابعی که استفاده کردم:

منابع new scaled

در نوشتن این مقاله از کتاب‌های زیر کمک گرفته شده:

  1. کتاب مدرسه‌زدایی از جامعه، انتشارات رشد، نوشته‌ی الهام ضرغام
  2. کتاب نیمه پنهان آموزش‌و‌پرورش رسمی، انتشارات عابد، نوشته‌ی دکتر عبدالعظیم کریمی

پی‌نوشت: کتاب نیمه پنهان آموزش‌و‌پرورش رسمی بیش‌ازاینکه کتاب مرجع باشد، یک فرهنگ‌نامه توصیفی‌ست که به ارائه تعریف و کاربرد واژه‌ها و اصطلاحات با موضوعیت آموزش و پرورش ایران پرداخته است.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *