پیش نوشت: این نوشته برای کسانی است که میخواهند از تمام قابلیت هایشان استفاده کند و هدف والایشان را فدای هیچ و پوچ نکنند،شاید برای کسانی خانه ای امن و خیالی آسوده می خواهند خوشایند نباشد.
امنیت شغلی،مقوله است که برای بسیاری از افراد دغدغه بسیار مهمی است،برخی حاضرند به شغلی کمتر از آنچه که دوست دارند با حقوقی پایین تر، قانع شوند ولی امنیت آن شغل تضمین شده باشد،قبول دارم در این بساط بیکاری ایران،یک شغل تضمین شده واقعا غنیمت است؛ولی میخواهم از منظر دیگری به آن بپردازم.
امنیت شغلی خانه ای امن و خیالی راحت می سازد که انسان را از رسیدن به سطوح بالاتر موفقیت و تلاش باز می دارد؛ فرض کنید یک نفر میخواهد یک کوه مرتفع را فتح کند، اگر در میان راه غار امن و گرمی وجود داشته باشد آن فرد هیچگاه تمام تلاشش را نخواهد کرد!
باور کنید داشتن گزینه دوم برای موفقیت،اشتیاقتان برای عقب نشینی را چند برابر می کند.
در حیطه کسب و کار اصطلاحی وجود دارد به نام"استراتژی پل های سوزان" که داستان یک جنگ در سال 1500 میلادی(حدودا) را روایت می کند:
یک فرمانده اسپانیایی به نام کرتس در نبرد با امپراطوری آزتک ها، وقتی که به ساحل جزیره(خاک دشمن) رسیدند به سربازانش دستور داد که:
تا وقتی که سربازان کرتس پیروز نشدند، علت این دستور فرمانده شان را نفهمیدند.بعد از پیروزی کرتس رو به سربازانش کرد و گفت:
"شما موفق شدین،اما نه به خاطر اینکه بهترین گزینه شما پیروزی بود،بلکه به این خاطر که تنها گزینه تان پیروزی بود"
پی نوشت1: گاهی اوقات پل های پشت سر ما می توانند،حقوق سر ماه باشد و یا زندگی آرام و بدون دردسر و یا ...دقت کنید که هیچکدام از اینها بد نیستند،اما اگر مانع از رسیدن به خواسته هایتان باشد،نه تنها مفید نیست بلکه باعث پسرفت تان نیز خواهد شد.
پی نوشت 2: در زندگی ما پل هایی داریم که یک بار برای همیشه باید آنها را بسوزانیم تا بتوانیم از تمام قابلیت هایمان استفاده کنیم.
نظرات (۱)
یاسر
جمعه ۲۹ بهمن ۰۰ , ۲۳:۵۱عالی خیلی عالی