پیش نوشت:این نوشته بیش از آنکه یک نظریه علمی و روانشناسانه باشد یک سلیقه و نظریه شخصی است.
دیشب که مشغول فکر کردن به این بودم که چرا برخی اینقدر از سربازی متنفرند ارتباط زیادی میان ماهیت آمال و آرزو با سختی و مشقت سربازی پیدا کردم.
پیش نوشت:این نوشته بیش از آنکه یک نظریه علمی و روانشناسانه باشد یک سلیقه و نظریه شخصی است.
دیشب که مشغول فکر کردن به این بودم که چرا برخی اینقدر از سربازی متنفرند ارتباط زیادی میان ماهیت آمال و آرزو با سختی و مشقت سربازی پیدا کردم.
خیلی از ما حتى بلد نیستیم آرزو کنیم
و گاهی آرزوهایمان را هم از روی دست بقیه تقلب میکنیم
نگاه میکنیم ببینیم مردم دوست دارند کجا زندگی کنند؟
مردم دوست دارند با چجور آدمی ازدواج کنند؟ مردم عاشق کدام
پیش نوشت :من هیچگاه تافته جدا بافته این جامعه نبودم و این پست هم نوشته هایی از سر روشنفکری نیست. خیلی از ما این دنیا را از کودکی زندگی کرده ایم،اگر حوصله تان نمی کشد نخوانید؛چون چیزی از شما کم نخواهد شد.
داشتم فکر میکردم چرا باید بین زندگی دو نفر در دو گوشهی دنیا اینقدر تفاوت باشد.
اثری زیبا از Brecht Vandenbroucke که تصویرسازیهایش عمیق و پرمفهوم است.
پ.ن : برای بعضی از آدمهای جامعه ما، کاربرد یک محصول یا کالا اهمیتی ندارد، برند و مارک بودنش مهم است، چون در کنار آن هویت پیدا کرده و احساس ارزشمند بودن میکنند. این آدمها عزت نفس را نه از دنیای درون خود، بلکه از زندگی در میان اسمها و مارکها و برندها به دست میآورند.
روزی مردی داخل چاله ای افتاد و بسیار دردش آمد …
یک روحانی او را دید و گفت :حتما گناهی انجام داده ای! یک دانشمند عمق چاله و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت! یک روزنامه نگار در مورد دردهایش با او مصاحبه کرد! یک یوگیست به او گفت: این چاله و
زن بودن در جهان مردسالار کار دشواری است ولی زن بودن در جامعه ی ایرانی به نظر دشوار تر می آید.
جامعه ای که پُر است از ما مردان بلاتکلیف...
زندگی در کنار ما مردانی که همه چیز را با هم میخواهیم خود نوعی خشونت است.
پدران ما از مادرانمان تنها خانم خانه بودن را می خواستند. آنها
آنچه مینویسم، صرفا دیدگاه شخصی من است و نه تنها در آینده مسئولیت آن را نمی پذیرم و ممکن است دیدگاهم تغییر کند، بلکه حتی امروز هم بر صحت و دقت آن اصرار ندارم. آنچه اینجا میخوانید، بیشتر فکرهایی است که به کلمه تبدیل شده تا در آینده، بتوانم مجدد به آنها مراجعه کنم و فرصت بیشتر و بهتری را به اندیشیدن در مورد آنها اختصاص دهم.