پیش نوشت:این نوشته بیش از آنکه یک نظریه علمی و روانشناسانه باشد یک سلیقه و نظریه شخصی است.
دیشب که مشغول فکر کردن به این بودم که چرا برخی اینقدر از سربازی متنفرند ارتباط زیادی میان ماهیت آمال و آرزو با سختی و مشقت سربازی پیدا کردم.
پیش نوشت:این نوشته بیش از آنکه یک نظریه علمی و روانشناسانه باشد یک سلیقه و نظریه شخصی است.
دیشب که مشغول فکر کردن به این بودم که چرا برخی اینقدر از سربازی متنفرند ارتباط زیادی میان ماهیت آمال و آرزو با سختی و مشقت سربازی پیدا کردم.
هیچ وقت فکر نمی کردم اینقدر ضعیف باشم،هیچوقت فکر نمی کردم اینقدر زود در جا بزنم؛در گذشته با کتب و جملات فلسفی از گوته،بوکوفسکی،نیچه،شوپنهاور و ... وضعیت موجود را توجیه میکردم ولی دیگر فرق می کند،دیگر کارد به استخوان رسیده است.بوکوفسکی در گوشم زمزمه می کند:ما برای رنج کشیدن آفریده شده ایم ولی
روزی، در مجلس ختمی، مرد متین و موقری که در کنارم نشسته بود و قطره اشکی هم در چشم داشت، آهسته به من گفت آیا آن مرحوم را از نزدیک میشناختید؟ گفتم: خیر قربان! خویشِ دور بنده بوده و به اصرار خانواده آمده ام، تا متقابلا در روز ختم من، خویشان خویش، به اصرار خانواده بیایند.
این روزها مانند سایر روزهایم ملقب به بلاتکلیفی است.نه سخت است و نه آسان،نه خوش میگذرد و نه بد؛اما به آینده امیدوارم؛به اتفاقاتش،تغیراتش،بلند پروازی هایش.
امید،تنها دارایی من در این روزهای بی نوایی است.امیدی که درون مایه ی – شاید - توهم است؛از اینکه روزهای خوب خواهند رسید.
پیش نوشت: این نوشته برای کسانی است که میخواهند از تمام قابلیت هایشان استفاده کند و هدف والایشان را فدای هیچ و پوچ نکنند،شاید برای کسانی خانه ای امن و خیالی آسوده می خواهند خوشایند نباشد.
مهم ترین و بزرگترین راز موفقیت اینه که :هیـــــــــچ رازی وجـــود نداره!
+شوخی میکنی؟
+ برو بابا،ما فکر کردیم حالا چی میخوای بگی؟
اگه راز رو یه چیزی تصور کنیم که
آنچه مینویسم، صرفا دیدگاه شخصی من است و نه تنها در آینده مسئولیت آن را نمی پذیرم و ممکن است دیدگاهم تغییر کند، بلکه حتی امروز هم بر صحت و دقت آن اصرار ندارم. آنچه اینجا میخوانید، بیشتر فکرهایی است که به کلمه تبدیل شده تا در آینده، بتوانم مجدد به آنها مراجعه کنم و فرصت بیشتر و بهتری را به اندیشیدن در مورد آنها اختصاص دهم.