تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان
وبلاگ شخصی


یادم میاد کوچیک تر که بودم ﭘﻠﻮﯼ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﺧﺎﻟﯽ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩم، ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻏﺶ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﺬﺍشتم ﺁﺧﺮ ﮐﺎﺭ! ﻣﯽگفتم: ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﺧﻮﺷﻤﺰﮔﯽ ﺍﺵ ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺯﯾﺮ ﺯﺑﺎﻧﻢ...
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻫﻢ ﭘﻠﻮ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩم، ﺳﯿﺮ ﻣﯽﺷﺪم، ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻍ ﻏﺬﺍ ﻣﯽﻣﺎﻧﺪ ﮔﻮﺷﻪﯼ ﺑﺸﻘﺎب!
ﻧﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﻥ ﭘﻠﻮ ﻟﺬﺕ ﻣﯽﺑﺮﺩم، ﻧﻪ ﺩﯾﮕﺮ


روزی خانواده بسیار فقیری بودند شامل یک پدرومادر و دو فرزند پسر و یک دخترکه تمام نیازهای خود را از طریق یک گوسفند تهیه می کردند و ازطریق فروش شیرآن درآمد ناچیزی داشته که با آن رفع گشنگی می کردند وزندگی خود را به سختی می گذراندند. روزی یک فرد که وضع نامطلوب این خانواده را می بیند بسیار اندوهگین می شود و نزد


وقتی امروز صبح از خواب بیدار شدید، اول از همه چه کاری کردید؟ آیا زیر دوش پریدید،اینستاگرام یا تلگرامتان را چک کردید،یا دندان هایتان را مسواک زدید.اول بندهای کفش راستتان را بستید یا چپ را؟ در حالی که از درمی رفتید به بچه هایتان(پدر مادرتان)چه گفتید؟ از چه


پیش نوشت:هشت مرحله یادگیری بدون فراموشی ارائه شده توسط دانشگاه هاروارد که فراموشی را تقریبا به صفر میرساند.لطفا با دقت این مراحل را پیگیری نمایید و از نتایج آن شگفت زده شوید.


هین رها کن عشقهای صورتی عشق برصورت نه بر روی سطی!
آنچه معشوق است صورت نیست ، آن خواه عشق این جهان خواه آن جهان!
آنچه بر صورت تو عاشق گشته ای


یک روز درزمان های قدیم در بازار برده فروشی یک برده فروش یک برده ضعیف و لاغر برای فروش به قیمت صدسکه میزاره ویک نفرمیاد و قیمت این برده رو از برده فروش میپرسه و وقتی برده فروش میگه


۱ ۲ ۳ ... ۷ ۸ ۹ ۱۰

آنچه مینویسم، صرفا دیدگاه شخصی من است و نه تنها در آینده مسئولیت آن را نمی پذیرم و ممکن است دیدگاهم تغییر کند، بلکه حتی امروز هم بر صحت و دقت آن اصرار ندارم. آنچه اینجا میخوانید، بیشتر فکرهایی است که به کلمه تبدیل شده تا در آینده، بتوانم مجدد به آنها مراجعه کنم و فرصت بیشتر و بهتری را به اندیشیدن در مورد آنها اختصاص دهم.